اشاره
از آفات بزرگی که در زندگی ما انسانها فراوان دیده میشود، آفت تکلّف است. وقتی کاری را که میتوان به راحتی و آسانی انجام داد، با مشقّت و کُلفَت همراه میکنیم، در حقیقت خود و دیگران را به سختی انداختهایم. تولید شرطهای خیالی و وَهمی و کش دادن عرض و طول کارها، یعنی افتادن به دام خطرناک تکلُّف!
ما، در جریان زندگی دنیایی خود به صورت طبیعی و معمول با گرفتاریهای فراوانی روبهرو هستیم. چقدر احمقانه است اگر خود نیز با عدم پایبندی به قواعد خِرَد، کار را بر خویش سختتر کنیم!
و همگان به اندک تأمّلی در مییابند که: انجام دقیق، مُتقَن، منظّم و با کیفیت هر کار، با پیچیده کردن، سخت کردن و تکلّف، زمین تا آسمان متفاوت است.
تکلّف، فرصت سوز است، عمر را بر باد میدهد؛امکان موفقیّت را کاهش میدهد، دلسردی و افسردگی را دامن میزند، سرمایهها را نابود میکند و زندگی را به کام آدم تلخ میسازد. از همین روی خاتم پیامبران و افتخار مسلمانان و مؤمنان(صلی الله علیه وآله) از تکلّف پیشگان اعلام بیزاری میکند و صف خود را از آنان جدا میسازد:
«وَ ما اَنا منَ المُتَکَلِفینَ »[1]
از جمله اموری که در جامعهی ما در میان بسیاری از خانوادهها، به این آفت خطرناک ( تکلّف) مبتلا شده است، مسألهی مهم و سرنوشت ساز ازدواج است. به بهانهی انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ حیثیّت و ارزش نهادن بر دختر و پسر و... این شیرینترین حادثهی زندگی جوانان را به کابوسی وحشتناک تبدیل کردهایم. نتایج تلخ این نگاه بیمار، تعداد زیادی از جوانان را از تشکیل زندگی ناامید کرده است و تعداد فراوان دیگری را با مشکلات فراوانی در آغاز راه روبهرو کرده است.
خانوادههای زیادی با نزدیک شدن به زمان ازدواج فرزندشان، به جای جشن و شادی عزا میگیرند. آسیبهای فرهنگی، تربیتی و اخلاقیِ ناشی از تجرّدِ طولانی مدّت و تأخیر در ازدواج، غیر قابل محاسبهاست. نتایج شوم یک شروع پُر مشقّت و پُردردسر، چه بسیار کام جوانان را در آغاز زندگی تلخ میکند. در این آفتِ بزرگِ اجتماعی، همه مقصّریم و البته از همه بیشتر خانوادههای متکلّف باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند! و در رفع این معضل خانمان سوز، همه باید به میدان بیایند و این سنّت الهی و آسمانی را از قید و بند زنجیرهای جاهلی نجات بخشند و میدان زندگی را برای خوشبختی جوانان هموار سازند.
ردّ پای این سختگیریهای جاهلانه و رسوم نابخردانه را در جای جای این ناموس فطری و سنّت اسلامی میتوان دید:
در مرحله انتخاب همسر، شرایط عجیبی را که هرگز دخالتی در کفو بودن و همتایی دختر و پسر برای آغاز زندگی ندارند، به جای دین و تقوی و اخلاق قرار دادهایم! مهریّه را – که هدیهای است به نشان مهر و راستی و در سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) ارزش مالی آن اصلاً مورد توجه نبوده است، بلکه کم بودن آن نشان شگون و خوش قدمیِ عروس شمرده شده است – به قیمت گذاری برای دختر تبدیل کردهایم! جهیزیّه را که هدیه خانوادهها برای سهل کردن آغاز زندگی و نشان محبّت و دوستی پدران و مادران در زندگی فرزندان عزیزشان است، به سدّ راه زندگی آنها و مصیبت بزرگ خانوادهها مبدّل ساختهایم! به نام « خرید عقد » چه هزینههای گزافی را به جوانان و خانوادهها تحمیل کردهایم و برای برگزاری مراسم عقد و عروسی که توصیه به شادمانی و سرور شده است، آن قدر تشریفات و تجمّلات و شرایط بافتهایم که پشت صحنهی آن، چشمهای اشکبار و دلهای غمدیدهی فراوان را با کاروان زندگی بچهها همراه میکند و تا مدّتها آثار منفی آن مثل پرندهی شومی بر بام زندگی عزیزانمان چرخ میزند و...
ببینید! بین آنچه خداوند میخواهد و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را راضی میکند و آنچه ما انجام میدهیم چقدر فاصله است؟! سوگمندانه باید اعتراف کنیم که هر چه شرع اَنوَر بر انجام صمیمانه و آسان ازدواج تأکید کرده است، ما در مقابل بر سخت کردن و انجام تکلّف آمیز آن همّت ورزیدهایم. به راستی! پایان این رقابت و چشم و هم چشمیِ جاهلانه و شیطانی تا کجاست؟
در تصحیح این انحرافِ خطرناک و درمان این درد جانکاه اجتماعی به محضر «او» میشتابیم. «او» که حکیمانه درد را میشناسد، طبیبانه نسخهی شفابخش میدهد و مصلحانه میسوزد و همگان را به بازگشت به سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) فرا میخواند:
شما اگر نگاه کنید به تشریفات ازدواج در میان اقوام مختلف،خواهید دید در اسلام تشریفات ازدواج ساده است. البته جشن و سرور و اینها عیبی ندارد،هر کس هر مقداری که مایل است،اما اینها جزو دین و جزو تشریفات رسمی و دینی ازدواج نیست. هر کس خواست میتواند انجام بدهد، هر کس نخواست،نه. اینکه حتماً بایستی بروند در یک معبد زانو بزنند جلوی کسی و چه بکنند،و مراسمی که در جاهای دیگر وجود دارد، در اسلام نیست. در اسلام، یک صیغهای است شرعی که باید خوانده شود. البته در اسلام برای معاملات گوناگون، معاملاتی که اهمیتش کمتر از ازدواج است، شاهد میگیرند... حالا هم که مقررات ثبت است و درج در محاکم. مراکز ثبت رسمی است و هیچ تشریفاتی ندارد؛ میتوانند خیلی راحت و بدون تشریفات این ازدواج را انجام دهند.227
عقد اسلامی یا عقد جاهلی
در ازدواج، شرع مقدس اسلام، قیود جاهلی و شرایط مرسوم بین جهّال را برطرف کرد و یک سلسله حرفها و شرایط جدید و سنّتهای تازهای را پایه گذاری کرد. اگر ما کاری کنیم که عقد و ازدواج ما از آن چیزهایی که اسلام اِزاله کرده، دور و پاک باشد و به آن سنّتهایی که اسلام بنیان گذاری کرده است آراسته و مزین باشد، عقد و ازدواج ما اسلامی خواهد شد و عقد بر اساس رضای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)و رهبر عظیم الشأن بشریت خواهد شد. اگر خدای ناکرده آن چیزهایی را که اسلام اِزاله کرد و ریخت بیرون، اینها را ما در عقد ازدواج بیاوریم، آن وقت عقد ما، عقد جاهلی خواهد شد. خودمان مسلمانیم، اسممان مسلمان است اما کارمان مکار جاهلیّت خواهد شد.
یا اگر آن چیزهایی را که اسلام بنا گذاشت در کار ازدواج، این را رعایت نکنیم، باز عقد، عقد اسلامیِ کامل نخواهد بود.
اگر عقد، اسلامی بود، به سبک سنّتهای قرآنی و بنیان گذاری شدهی به وسیلهی اسلام، زندگی شیرین میشود و زن و شوهر با هم خوب زندگی میکنند.228
آسان بگیرید، خداوند کفایت میکند
جوانها وقتی صحبت میشود میگویند، اگر ازدواج کنیم بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ اینها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را میگیرد. فرمود:«اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ»[2]
یعنی خدای متعال اینها را کفایت خواهد کرد. ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آنها دشواری خاصی بوجود نمیآورد. بلکه به عکس خداوند آنها را از فضلش غنی هم میکند. این را خدای متعال فرموده است. بله، ما برای خودمان به قول معروف به جای خَرج، بَرج درست میکنیم. اضافههای زندگی و نیازهای کاذب بهوجود میآوریم. بله، البته مشکل پیش میآید. تقصیر کیست؟ در درجهی اول تقصیر متمکّن است. آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا میبرند. بعد هم تقصیر بعضی از مسئولین است، که بالاخره باید بگویند. باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمیکنند. نمیخواهیم بگوییم که دولتها برای جوانها و برای ازدواجشان وظایفی ندارند. امّا این باید برای جامعه اسلامی جا بیفتد که ازدواج یک ضرورت است، باید انجام بگیرد. باید تحقّق پیدا کند. اینکه دخترها بگویند ما هنوز آمادهی ازدواج نشدهایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. در خیلی از مسائلِ زندگی، ما میبینیم که نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. میفهمند. منتهی این ازدواج یک مسئولیتپذیری هم هست. این حسّ گریز از مسئولیت، مقداری مانع میشود از اینکه این کار انجام شود.229
با شادی و میهمانی موافقیم، با اسراف نه
تجمّلات برای یک جامعه، مضرّ و بد است. آن کسانی که با تجمّلات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذّتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضرّ برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضرّ. با تجمّلات زیادی، جامعه زیان میکند. البتّه در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. امّا وقتی کههمین طور مرتّب پای رقابت و ومسابقه به میان آمد، اصللاً از حدّ خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود.230
برخی، اسراف میکنند. میریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.231
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، امّا ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.232
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.233
چقدر دخترها و پسرها که اگر ازدواج هم میکنند به خاطر بیبندوباری پولدارها، احساس کمبود میکنند. احساس غُصّه می کنند. فکر میکنند چیزی کم دارند. احساس سرکوفت میکنند.234
این هتلها و سالنهای پرخرج، عروسی را شیرین نمیکند
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد امّا ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید. شادی ومیهمانی و دعوت کردن ازدوستان و نزدیکان و خویشاوندان و رفقا خوب است اما اسراف بد است. شأن ملت مسلمان ما نیست.235
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)هم برای دختر مکرمهیخودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. امّا نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گران قیمت است. در هتلها، در این سالنهای گران قیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی؟! برای عقب نماندن از قافلهی اسراف؟!236
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان(علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسیِ شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصّل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل می کند، نه!ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند.238
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزّتِ دختها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.239
هر چه مراسم را کمتر و سادهتر بگیریم بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند مأیوس نشوند.240
اشتباه بعضی از مسئولین
اینکه حالا معلوم شده که توی باشگاههای چنین و چنان و توی هتلها مهمانی میگیرند، اینها اصلاً مناسب شأن اهلِ علم نیست؛ مناسب شأن مردمان پرهیزگار و مؤمن نیست. اینها هم مال همان قدیمیهاست.
متأسفانه بعضی امروز اشتباه میکنند. چون که سابق مسئولین کشور و سردمداران آن طور رفتار میکردند، حالا هم که اینها شدند سردمدار، خیال میکنند باید از این کارها بکنند. نه آقا، آنها طاغوتی بودند، آنها اهل دنیا بودند. ما روحانی هستیم، آنهایی هم که روحانی نیستند، اهل دین هستند. ما زندگیمان جور دیگر است. رفتارمان جور دیگر است. مَنِشمان جور دیگر است.اخلاقمان جور دیگر است. هدفمان اصلاً یا آنها فرق دارد. نباید از آنها تقلید کنیم. ما باید کاری بکنیم که مردم از ما تقلید کنند.241
این، آبرو عزّت نیست
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن، عزّت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزّت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیّت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظریِ آنهاست، نه به این چیزها...242
بدانید! ساده برگزار کردن ازدواج، چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی، ننگ نیست که بعضی خیال میکنند اگر ما عروسی را برای دخترمان ساده برگزار کنیم دختر ما سرشکسته خواهد شد. نه! سرشکسته نخواهد شد. این اشتباه شماست.243
ما به آنهایی که ندارند نصیحت میکنیم که به عَرب و عَجم متوسل نشوند که پول قرض کنند برای اینکه آبرویشان را به قول خودشان بخرند! آبرو چیست! این آبرو است؟ اگر چشم را باز کنیم، این آبرو نیست. بعضیها خودشان را قرض دار میکنند، برای اینکه بتوانند مثلاً آبرومند از آب در بیاورند! بیخود و بیجهت.244
اهل تجمّل حسابشان خیلی سخت است
من به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریّه های گران و جهیزیّه های سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانوادهی پسرها توقّع جهیزیّههای سنگین بکنند؟ خانوادهی دخترها برای چشم هم چشمی دیگران جهیزیّه ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین تر بکنند؟ چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.245
مگر کسانی که با تجمّل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعال کند؟ این کارها جز اینکه یک عدّه جوان را ، یک عدّه دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن جور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین طور غیر متأهل بماند.246
من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بردیگران مشکل میکنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است.نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟ جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند.247
زحمت بیخودی
اسرافکاری و زیاده روی و... این کارها را نکنید، به مصلحت نیست. شارع مقدّس هم راضی نیست. شما هم یک زحمت بیخودی به خودت میدهی. عوض این همه خرج کردن، یک دهمش را به یک مستحقی بده، یک عالم ثواب ببر. مگر دیوانهاند اینهایی که اینهمه خرج میکنند بدون ثواب، بدون اَجر، بدون رضای الهی. حتّی بدون رضای مردم. مردم همه راضی نمیشوند از آدم...خدا را راضی کنید.248
اگر چنانچه در میهمانیها، در نمیدانم فلان هتل ریخت و پاش کنید، میوهی نوبر بیاورید و... میهمانی شما سر و صورت و رونقی پیدا میکند؟ البته اجر الهی هم هیچ ندارد. این را بدانید هیچ اجر الهی ندارد. اسراف کردن اگر گناه نباشد که گناه است، البته اگر صورتی باشد که گناه ندارد، قطعاً ثواب ندارد. اما صدها دختر و پسر جوان دیگر را از داشتن مهمانیِ عروسی محروم میکنید؛ چون نگاه میکنند و میخواهند با شما چشم و همچشمی بکنند، نمیتوانند، کار عقب میافتد.249
از خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله)تقلید کنید
بهترین دخترهای عالم، حضرت زهرا (علیهاالسلام)بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟
هزاران جوانِ زیبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به یک تار موی علی بن ابیطالب(علیه السلام) نمیارزند. هزاران دختر زیبا و بااصل و نسب هم به یک تار موی حضرت زهرا(علیهاالسلام)نمیارزند. آنهایی که هم از لحاظ معنوی و الهی آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ایشان دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)بود. رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. او هم که سردار درجهی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند؟ چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند. همان زمان هم جاهلانی بودند که مِهریّهی دخترانشان بسیار زیاد بود مثلاً هزار شتر. آیا اینها از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالاتر بودند؟ از آنها تقلید نکنید. از دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تقلید کنید، از امیرالمؤمنین(علیه السلام) تقلید کنید.250
لباس عروس کرایهای
بعضیها لباس عروس گران قیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیاندازد دور. یک بار مصرف! آنهم با این وضعی که بعضی مردم دارند.251
ب ـ مهریّه، نشان ارادت یا قیمت گذاری؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سنّتِ مهریهی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزهی او که از همهی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله)بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟252
پیامبر (صلی الله علیه و آله)آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانعن ازدواج میشود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها میشود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایتهای بشری و انسانی است.253
خیال نکنید آن وقتها مهریهی زیاد و سنگین با جهیزیهی زیاد سرشان نمیشد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی، از این بیعقلیها مثل بیعقلیهای زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریهی دخترشان بکنند. درست مثل همین بیعقلیهایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغهآمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همهی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد.چرا میشد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.254
مِهریهی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانوادهی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) ، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را « سیدة النّساء العالمین » قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین» ، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة »[3] است.255
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریهی ایشان و همهی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش میآید، نشوند.256
چرا اصرار بر 14 سکه
اینکه میبینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمیکنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد میکند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبهی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبهی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبهی معنوی تقویت خواهد شد.257
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.258
در ازدواج، آنچه که اتفاق میافتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معاملهی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبهی نمادین دارد. جنبهی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.259
مهریهی بالا بیاحترامی به دختر است
اگر کسی برای دختر خود اهمیّت قائل است، یا دختری برای خود ارزش قائل است، راهش این نیست که بگوید باید مِهریهی ما را زیاد کنید. مهریّه هر چقدر کمتر باشد،جنبه انسانی این پیوند بیشتر است.260
هیچ پولی، هیچ ثروتی، معادل یک انسان نمیشود، نه هیچ مهریّهای میتواند قیمت سرانگشت یک زنِ مسلمان باشد و نه هیچ درآمدی برای یک مرد یا زن میتواند معادل با شخصیّت او باشد. کسانی که مهریّههای دخترشان بالا میبرند، اشتباه میکنند. این احترام نیست. این بیاحترامی است. برای اینکه با بالا بردن مهریّه، شما جنس این معاملهی انسانی را، یعنی یکی از دو جنس معاملهی انسانی را – چون هر دو در مقابل هم هستند – تنزّل میدهید به حدّ یک کالا و یک متاع میگویید دختر من آنقدر میارزد. نه آقا! دختر شما اصلاً با پول قابل مقایسه نیست...
این مهریّه یک سنت اسلامی و الهی است. برای این نیست که در مقابل این موجود شریفِ عزیزِ انسانی، انسان بخواهد یک چیزی بدهد.261
مهرم حلال، جانم خلاص
گاهی اوقات مرد آنچنان است که زن هر چقدر هم مهریّه داشته باشد میگوید: مهرم حلال، جانم خلاص. مِهریّه که کسی را خوشبخت نمیکند... روش شرعی، انسانها را خوشبخت میکند.
محبّت هم به این چیزها بستگی ندارد. هر چقدر که پول در این طور مسائل کمتر باشد، عنصر مادّی بیرون بشود، عنصر انسانی تقویت میشود؛ محبّت بیشتر میشود.262
بعضی خیال میکنند مهریّهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریّهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.263
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریّهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلان قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریّه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد،اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبّت بود، با وضعیّتِ درست بود، بیمهریّه هم متزلزل نمیشود. ولی اگکر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریّه هر چقدر هم که زیاد باشد، مردِ بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریّه هم فرار کند.264
بعضیها میگویند ما مهریّه را سنگین میکنیم برای اینکه مانع طلاق بشویم. این خیلی خطای بزرگی است. هیچ مهریّهی سنگینی مانع از طلاق نمیشود و نشده است. آن چیزی که مانع طلاق میشود، اخلاق و رفتار است. رعایت موازین اسلامی است.265
مهریهی بالا، سدّ راه ازدواج جوانان
کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنّت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر(صلی الله علیه وآله)سنّت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.266
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیّات عمده شد، این معامله عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادّی. این معاملههای گران، این جهیزیّههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدّس مستحب است مهریّه کم گرفته شود که « مَهرُ السّنّة » مورد نظر است.267
اگر مهریّهها سنگین شد، ازدواجها مشکل خواهد شد، پسرها و دخترها بیخانمان خواهند ماند. هر چه آسانتر بگیرید بهتر است.268
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریّهها را زیاد نکنند. این سنّت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول(صلی الله علیه وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. امّا خلاف سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی(علیهم السلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را این طور مشکل کنند.269
ج ـ جهیزیّه، توشهی زندگی یا بهانهی فخرفروشی؟
عزّت دختر به اخلاق است نه جهیزیّه
جهیزیّه برای دختر مایهی عزّت نیست. عزّت دختر به اخلاق او و رفتار و شخصیّت خود اوست. بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیّت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیّه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند، برای اینکه یک جهیزیّه مفصّل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.270
مهریّه و جهیزیّهی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ[4] زندگی است و جز درد سر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای ندارد.271
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیّه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیاندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید.مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیّه اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست.272
چشم و همچشمی و معضل جهیزیّه
خانوادهها خانوادهها روی چشم و همچشمی، جهیزیّه را برای خودشان یک معضل میکنند. بعد که این معضل را خودشان به یک نحوی تحمّل کردند، تازه نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. برای خاطر اینکه وقتی شما در جهیزیّهی دخترتان این همه وسایل درست کردید، بعد کسانی که دیدند، تکلیف آنها چیست؟ این چشم و همچشمیها آخر به کجا خواهد رسید؟ این همان مشکلاتی است که درست خواهد شد. اسلام میخواهد اینها نباشد.273
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیّه بزنند روی دست همهی قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانوادهی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته باشند.274
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیّههای سنگین. همه جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیّه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانهی بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریّه شان سنگین نبود، اگر این جهیزیّههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد.257
از اوّل، بعضیها، همهی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیّه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایهی تشکر هم نمیشود.276
به فکر دیگران هم باشید
از بعضیها وقتی میپرسیم که شما چرا برای دو نفری که میخواهند زندگی بکنند، بازار را میخواهید خالی کنید که جهیزیّه برای خودتان درست کنید؟ میگویند: خب ما داریم. چون داریم میخاهیم بکنیم. آیا این استدلال کافی است؟ چون داریم! نه. این استدلال به هیچ وجه کافی نیست. استدلال غلطی است. در یک جامعه همه جور انسان زندگی میکند. شما باید کاری کنید که آن دختری هم که ندارد، اگر خواست شوهر بکند بتواند و الّا این جهیزیّهای که شما دارید برای دخترتان درست میکنید، این مهریّهای که شما دارید به عروستان میدهید، این دیگر دَرِ ازدواج را برای دیگران خواهد بست... این روش انسانی نیست. این روش اسلامی نیست.277
جهیزیّهی بهترین عروس عالم
شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا(سلام الله علیها)بود. هرگز دختری و زنی به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است. همه زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمت کارهایی هستند. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیرالمؤمنین (علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگر چنانچه همهی فضائل و مکارمشان را جمع کنیم. همهی مردان عالم به یک ناخن او هم نمیرسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با همدیگر ازدواج کردند. جهیزیّهشان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکّه حصیر،یک تکّه لیف خرما،یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه.[5]همهاش را اگر چنانچه به پول امروزی روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان مختصری بیشتر بشود. همان مهریّه را از امیرالمؤمنین(علیه السلام)گرفتند و پولش را دادند جهیزیّهی مختصری را فراهم کردند و بردند خانهی شوهر. حالا ما نمیگوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ماها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیرمؤمنان(علیه السلام)، شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا و آنها کجا؟ زمین تا آسمان با هم فرق داریم. اما معلوم میشود راه، آن راه است. جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای کسانی که ندارند مشکل نکنید.278
جهیزیّهی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست میتوانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نمیتوانستند یک جهیزیّهی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشارهای میکردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا میخواستند که بیایند یک هدیهای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایدهای دارد؟ استفادهاش را نمی بریم. نسخهی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهرهاش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایدهاش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید.279
عروس خانمها شما نگذارید
نگذارید جهیزیّهها را سنگین کنند. دختها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید. این همه جنس گران را میخواهید چه کنید؟280
مادرهای عروسها در تهیه جهیزیّه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دختمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.281
این دختر خانمها که میخواهند جهیزیّه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیّه، توی این دکانهای گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلّات گران قیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها میکنند.282
منابع:
227. خطبهی عقد مورخهی 28/6/1379
228. خطبهی عقد مورخهی 22/1/1374
229. خطبهی عقد مورخهی 28/6/1379
230. خطبهی عقد مورخهی 20/4/1370
231. خطبهی عقد مورخهی 11/6/1372
232. خطبهی عقد مورخهی 9/11/1376
233. خطبهی عقد مورخهی 24/5/1374
234. خطبهی عقد مورخهی 5/10/1375
235. خطبهی عقد مورخهی 27/10/1373
236. خطبهی عقد مورخهی 5/1/1372
237. خطبهی عقد مورخهی 1/11/1371
238. خطبهی عقد مورخهی 12/9/1377
239. خطبهی عقد مورخهی 30/7/1376
240. خطبهی عقد مورخهی 24/9/1371
241. خطبهی عقد مورخهی 11/5/1374
242. خطبهی عقد مورخهی 11/5/1375
243. خطبهی عقد مورخهی 18/9/1375
244. خطبهی عقد مورخهی 5/10/1375
245. خطبهی عقد مورخهی 2/9/1373
246. خطبهی عقد مورخهی 23/9/1373
247. خطبهی عقد مورخهی 24/5/1374
248. خطبهی عقد مورخهی 19/2/1374
249. خطبهی عقد مورخهی 22/8/1376
250. خطبهی عقد مورخهی 17/2/1375
251. خطبهی عقد مورخهی 4/10/1374
252. خطبهی عقد مورخهی 24/9/1371
253. خطبهی عقد مورخهی 6/10/1372
254. خطبه عقد مورخهی 12/11/1372
255. خطبهی عقد مورخهی 28/2/1374
256. خطبه عقد مورخهی 18/4/1377
257. خطبهی عقد مورخهی 26/10/1372
258. خطبهی عقد مورخهی 18/5/1374
259. خطبهی عقد مورخهی 5/1/1371
260. خطبهی عقد مورخهی 24/5/1374
261. خطبهی عقد مورخهی 11/8/1377
262. خطبهی عقد مورخهی 10/2/1375
263. خطبهی عقد مورخهی 11/5/1375
264. خطبهی عقد مورخهی 4/9/1375
265. خطبهی عقد مورخهی 2/9/1373
266. خطبهی عقد مورخهی 11/8/1377
267. خطبهی عقد مورخهی 13/12/1377
268. خطبهی عقد مورخهی 22/12/1372
269. خطبهی عقد مورخهی 2/9/1373
270. خطبهی عقد مورخهی 28/12/1377
271. خطبهی عقد مورخهی 18/9/1375
272. خطبهی عقد مورخهی 29/3/1381
273. خطبهی عقد مورخهی 16/3/1373
274. خطبهی عقد مورخهی 3/8/1379
275. خطبهی عقد مورخهی 1/11/1371
276. خطبهی عقد مورخهی 2/9/1378
277. خطبهی عقد مورخهی 5/8/1375
278. خطبهی عقد مورخهی 5/1/1372
279. خطبهی عقد مورخهی 5/9/1375
280. خطبهی عقد مورخهی 23/9/1373
281. خطبهی عقد مورخهی 16/11/1379
282. خطبهی عقد مورخهی 19/3/1372
رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارها با دانشجویان از مسألهای که در حاشیهی صحبتهای یک دانشجو مطرح شد، به عنوان مسألهای مهم یاد کردند و ضمن گلهمندی از نگاه بیتفاوت به ازدواج جوانان و تبعات آن فرمودند: «به نظر من بر روى مسألهى ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیاى خانوادههایى که جوانها متعلق به آنها هستند، و مسئولان ذىربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند. نگذاریم سن ازدواج -که امروز متأسفانه بالا رفته؛ بهخصوص در مورد دختران- ادامه پیدا بکند. بعضى از تصورات و سنّتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است. این سنتها را باید عملاً نقض کرد.»
ازدواج امری ساده، بیتکلف و بدون تشریفات است که طی آن، زن و مرد ضمن انشاء خطبهی عقد، پیمان زندگی مشترک میبندند و مرد به مقدار امکاناتش، چیزی یا مبلغی را به عنوان صداق و نشانهی صداقت، تقدیم به همسر میکند.
سیرهی گفتاری و رفتاری پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآله و اولیاء دین، آَسانگیری در ازدواج است. پیامبرصلّیاللهعلیهوآله میفرمایند: بهترین ازدواجها آن است که آسان انجام شود. (نهجالفصاحة، ۱۳۸۵، ص ۴۳)
متأسفانه این حقیقت ساده در بعضی موارد، از مسیر سهل و بیآلایش خود خارج شده و به دلائل گوناگون، به آداب و رسوم و توقعات مادی و غیر مادی زایدی مبتلا شده؛ به طوری که موانع و مشکلات ازدواج را بیشتر کرده است. برخی از رایجترین این موارد به قرار زیر است:
موانع فرهنگی یا اقتصادی!؟
به نظر بعضی، عمدهترین مانع ازدواج جوانان، مشکل اقتصادی است. البته این عقیده تنها مربوط به دوران فعلی نیست؛ در صدر اسلام نیز خیلیها به این مشکل استناد میکردند، ولی پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام این مسأله را مانعی اساسی برای ازدواج نمیدانستند. پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآله فرمودهاند: «هرکس از ترس فقر ازدواج نکند، حتماً نسبت به خداوند متعال بدگمان شده است.» (کلینی، ۱۳۶۵، ج ۵، ص ۳۳۱) حتی در جای دیگر به کسی که از فقر شکایت میکرد، توصیه فرمودند که ازدواج کن. بعد از عمل به توصیهی ایشان، معیشت وی وسیع شد. (حر عاملی، ۱۴۰۹، ج ۱۴، ص ۲۵) قرآن کریم نیز صراحتاً بیان کرده: «إن یَکُونُوا فُقَراء یُغنِهِم اللهُ مِن فَضلِهِ» (سوره مبارکه نور، ۳۲)
اما اینکه بسیاری از جوانان مجرد مشکلات اقتصادی را مانع ازدواج قلمداد میکنند در حالی است که بسیاری از آنان از نظر سطح پایگاه اقتصادی-اجتماعی وضع بهتری نسبت به جوانان متأهل دارند. (کاظمیپور، ۱۳۸۸: ش ۴۲، ۹۵-۷۵) این پدیده ریشه در گرایش به تجملگرایی، کسب رفاه و توقع بیشتر از زندگی دارد که همگی ناشی از زیربناهای فرهنگی است. بنابراین بخش بسیاری از موانع اقتصادی ریشه در موانع فرهنگی دارد. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب میفرمایند:
«موانع فرهنگی ازدواج را دست کم نگیرید. البته موانعی هم وجود دارد، ولی همه اقتصادی نیست. موانع اقتصادی بخشی از مشکل است، عمده موانع فرهنگی است؛ عادتها، تفاخرها، تکاثر، چشم و همچشمیها، تجملطلبیها[...] اینهاست که یک مقدار نمیگذارد آن کاری که باید انجام بگیرد، صورت پذیرد. باید شما و خانوادههایتان این گرهها را باز کنید.» (۹ اسفند ۱۳۷۹، www.khemenei.ir)
«بدیهی است که توسعهی شهرنشینی و تمرکز بر رفاه فردی یا فردگرایی، در رفتارهای مربوط به ازدواج جوانان تغییر ایجاد نموده، اما مشکل مالی نمیتواند به عنوان عامل بازدارنده باشد، زیرا افرادِ متعلق به پایگاههای اقتصادی-اجتماعی بالاتر نیز به این مشکل اشاره کردهاند. بنابراین مشکلات مالی یک امر نسبی بوده و سطح انتظار فرد از زندگی میتواند تعیینکنندهی تشخیص فرد از مشکلات مالی باشد.» (کاظمیپور، ۱۳۸۷: ۲۷۷)
سنتهای دست و پاگیر
رعایت ترتیب سنی در ازدواج فرزندان، افزایش سطح توقعات و انتظارات غیر مادی فرد و خانواده و گرفتار شدن به نوعی آرمانزدگی و ایدهآلخواهی افراطی در انتخاب همسر آینده، در کنار بالا رفتن سطح توقعات مادی، گرایش به تجملگرایی، چشم و همچشمی و شیوع آداب و رسوم دست و پاگیر و غلط، متأسفانه باعث نوعی وسواس، سختگیری و نهایتاً دلمردگی و دلزدگی برای انتخاب همسر و ازدواج در جوانان میشود.
گرایش پسران جوان برای احراز موقعیتهای بالای اقتصادی-اجتماعی قبل از ازدواج و برخی دختران برای احراز موقعیتهایی همانند مردان و اشتغال در مشاغل خارج از خانه و ایجاد نوعی تغییر در نقشهای جنسیتی، از آسیبهای فرهنگی بزرگی است که اکنون دامنگیر بخشی از جامعهی ما است. همچنین شیوع برخی بی بند و باریها و آزادیها در روابط دختران و پسران، جوانان را به نوعی بیرغبتی به ازدواج کشانیده است، زیرا در این حالت این افراد بدون پرداخت هزینههای مادی و معنویِ مسئولیت زندگی مشترک، اقدام به برقراری ارتباط با جنس مخالف، خارج از چهارچوب زندگی مشترک میکنند. در ادامه به بعضی موانع فرهنگی و اجتماعی به طور خاص اشاره میشود:
مشکلات خانوادگی
مشکلات خانوادگی یکی از موانع مهم ازدواج است؛ مشکلاتی همچون تفاوت سطح فرهنگی خانوادهها، افزایش سطح توقع خانوادهها در انتخاب همسر، دخالتها و سختگیریهای بیمورد، کفیل یا سرپرست خانواده بودن پسر، بیماری والدین، آسیبهای اجتماعی خانواده مثل فوت، طلاق، اختلاف والدین، اعتیاد و سوء سابقه.
از آنجا که در جامعهی ایرانی نهاد خانواده و تعاملات درون آن -علیرغم تحولاتی- هنوز ساختار سنتی خود را حفظ کرده است، پایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده و بهویژه رفتار و تعاملات والدین میتواند نقش عمده و تأثیرگذار تقویتکننده یا بازدارنده در امر ازدواج و تداوم آن را در زندگی مشترک آیندهی فرزندان داشته باشد.
سختگیری جاهلانه و انتظارات بالا
عدم آگاهی نسبت به معیارهای لازم برای انتخاب همسر مناسب میتواند به تأخیر در ازدواج، یأس یا ازدواج ناموفق بینجامد. در ضمن وجود چشم و همچشمی، زیادهخواهی در بین دختران و پسران و خانوادههای آنان و توقع و انتظارات زیاد و بیمورد افراد و خانوادهها میتواند سبب افزایش سن ازدواج و بروز تجرد قطعی در دختران و پسران باشد.
همچنین در شرایط فعلی به دلیل تقاضای کافی برای ازدواج از طریق پسران، ترسی در دخترانِ در ابتدای سن ازدواج از عدم دسترسی به همسر مناسب وجود ندارد. لذا توقع و انتظارات دختران و خانوادههای آنان افزایش یافته است. این مسأله بر پسران تأثیر گذاشته و آنان را با نوعی بیرغبتی مواجه نموده که این خود زنگ خطری است برای دختران در آستانهی انتخاب و خانوادههای آنان تا به معضل دختران دههی ۵۰ مبتلا نگردند.
نگرشهای غلط
یکی از نتایج فرایند مدرنیزاسیون تغییر نگرشها و ایدههای افراد جامعه است «در دنیای مدرن امروزی افراد به نگرشهایی در زمینهی انتخاب همسر دست یافتهاند که دایرهی انتخاب همسر را محدودتر میکند. بنابراین با تغییر در نگرشهای حاصل از مدرنیزاسیون، سن آغاز زناشویی بالا رفته و افراد در سنین بالاتری همسر انتخاب میکنند.» (کاظمیپور، ۱۳۸۸:ش۴۲، ۸۲)
متأسفانه یکی از نتایج این تغییر نگرشها، غیر رسمی شدن ازدواج است. «استرانگ» (۲۰۰۸) در این باره مینویسد: غیر رسمی شدن ازدواج به معنی کمرنگ شدن هنجارهای اجتماعی است که رفتار مردم را در رسوم معمول جامعه مانند ازدواج تعریف میکنند. در اثر تحولات گستردهی اجتماعی، افراد قادر نیستند به درک مطلوبی از ازدواج و چگونگی رویارویی با آن برسند. از دیدگاه «شرلین»، با تبدیل زودهنگام ازدواج از حالت عرف به یک دوستی و همدمی، ازدواج به ازدواج فردی مبدل شده و در ازدواج فردی، هدف افراد بیشتر رفاه و کمال فردی است.
همچنین تغییر معیارهای گزینش همسر، خارج شدن شیوهی همسرگزینی از شکل سنتی و تغییر نگرش جوانان نسبت به ازدواج و ترس و نگرانی ناشی از سوء سابقهی ذهنی نیز از جمله موانع انتخاب مناسب است.
تحقیقات نشان میدهد که تقریباً دو-سوم از دختران و پسران مجرد جامعهی آماری دوست دارند همسرشان را مستقیماً خود و از روی عشق و علاقه انتخاب کنند. در صورتی که بیش از دو-سوم از پاسخگویان متأهل و طلاقگرفته، ازدواج به شکل سنتی و با نظارت خانواده را بهترین نوع انتخاب میدانند. (کاظمیپور، ۱۳۸۸، ش ۴۲، ۸۹)
نداشتن خواستگار مناسب
مسأله تحول زندگیهای کنونی بهخصوص در شهرهای بزرگ، مهاجرتها، گسستگیهای قومی و فرهنگی و عدم ارتباطهای محلی باعث شده که فرصتهای شناخت خانوادگی در بین خانوادهها کم شود. بنابراین خواستگارهای مناسب با شرایط خانوادگی دختران کم میشود.
سن
کمبودن سن و بالا بودن آن گاهی مانع است. البته صرف پایینبودن سن نشانهی عدم رشد عقلی نیست، بلکه سن کم اغلب باعث انعطافپذیری، گذشت و نشاط روحی بیشتر به همراه توقعات پایینتر و آسیبپذیری کمتر و سازگاری بیشتر با همسر و نهایتاً آرامش بیشتر زندگی خواهد شد.
«در بالا رفتن سن بهخصوص در دخترانی که از سن بچهدار شدن آنها گذشته است نیز اکراه اطرافیان وجود دارد. در اینجا این نکته را باید در نظر داشت که گاهی بالا رفتن سن منجر به کسب تجربهی بیشتر در رسیدن به پختگی میشود و باید توجه داشت که «زوجیت» مستقل از فرزندآوری است. چهبسا افرادی در سنین پایین نیز از موهبت بچهدار شدن محروم هستند، اما بیشترین آرامش را در زندگی مشترک خود تجربه خواهند کرد.» (بانکیپور فرد، ۱۳۸۹: ۱۰)
بنابراین حفظ سلامتی و نشاط روحی و جسمی معطوف به رعایت نکات بهداشتی، پزشکی، ورزشی و تغذیهای است. از این رو میتوان موانعی را که به خاطر کمبودن تفاوت سنی در جامعه مطرح میشود نیز در نظر نگرفت؛ خصوصاً که تمایل جوانان به ازدواج با همسالان بیشتر شده و طبق تحقیقات انجامشده (بانکیپور فرد، ۱۳۹۱، ج۲، ۸۳۴)، علیرغم ذهنیت عمومی، موفقیت این ازدواجها هم بیشتر بوده است.
مانعانگاری تحصیلات
«شوئن و چونگ» معتقدند: انصراف از ازدواج با عواملی همچون افزایش سطح تحصیلات و ... مرتبط است. (strong,۲۰۰۸,p:322) همچنین «در میان مهمترین فاکتورهای نظریهی مدرنیزاسیون [مبنی بر دلائل افزایش سن ازدواج] میتوان به گسترش فرصتهای تحصیلی اشاره نمود.» (آستینافشان، ۱۳۸۰، ۱۵) نتایج بررسی در ایران نشان میدهد که گرایش به تحصیلات صرفاً ۲ تا ۳ سال منجر به افزایش میانگین سن ازدواج میشود.
تحصیل و ازدواج هیچکدام مانع دیگری نیست، اما نوع انتخاب مانع تحصیل است. پس با انتخاب صحیح فردی که تمایل به کسب تحصیلات بالا در همسر خود دارد و درک شرایط موجود در زمان تحصیل -از قبیل بیکاری، شغل پارهوقت، کمبودن اوقات فراغت و ...- از جانب همسر و خانوادهی او و نهایتاً پایینآوردن توقعات مادی و معنوی طرفین، میتوان در زمان مناسب به ازدواجی پایدار دست یافت. البته بالا رفتن سطح تحصیلات میتواند به رشد فکری و کسب آگاهی بیشتر خانوادهها کمک کند و زمینه را برای انتخاب آگاهانه فراهم سازد.
اما بالا رفتن سطح تحصیلات در پسران باعث به تعویق افتادن زمان سربازی، اشتغال ثابت و تعویق در آمادگی پسران برای ازدواج میشود. در دختران نیز به علت ایجاد دلمشغولی و دغدغهی تحصیل، معمولاً ترجیح داده میشود ازدواج و کسب آمادگی به بعد از فراغت از تحصیلات موکول شود که این تعویق، به سخت شدن شرایط انتخاب میانجامد. همچنین در دختران با تحصیلات بالا احتمال ازدواج با پسران همردیف -از لحاظ تحصیلی- پایین میآید و برعکس، در صورت عدم رعایت تناسب تحصیلی در انتخاب، ممکن است به تفاوت فکری و تفاهم کمتر در زندگی بینجامد. ازدواجهای دانشجویی و ترغیب جوانان به ازدواج در دوران تحصیل با تأکید بر تعدیل خواستهها و توقعات فرد و خانواده از زندگی مشترک و اتخاذ تدابیر خاص میتواند به حل عمدهی این مشکل بینجامد.
مسأله سربازی
سربازی یکی از مشکلات ازدواج پسران محسوب میشود؛ بهخصوص در مورد جوانان دانشجو که به دلیل اشتغال به تحصیل، طی نمودن این دوران نیز به تعویق افتاده و نهایتاً به افزایش سن آنان میانجامد. این پدیده باعث مشکلاتی اقتصادی از قبیل عدم اشتغال به کار یا پرداختن به شغل پارهوقت یا حضور کمتر در کنار خانواده نیز میشود که در صورت اتخاذ تدابیر مناسب از جانب زوجین و خانوادهها مرتفع خواهد شد. البته اکنون وضعیت سربازی نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده و بهخصوص برای متأهلان که این دوران را اغلب در شهر محل سکونت میگذرانند. در این حالت افراد نیمی از روز را به سربازی اختصاص میدهند و در نیمهی دیگر روز به شغل پارهوقت میپردازند.
انتهای پیام/
ازدواج گشایش است
در این مقاله توصیههای رهبر انقلاب به خانوادهها برای پرهیز از سختگیری در ازدواج جوانان را مشاهده مینمایید:
یک مسئلهای که اخیراً مطرح کردند، مسئلهی ازدواج جوانها بود که خب، همه -پسر و دختر- مطمئنّاً علاقهمندند. من همینجا به توصیهی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد -مسئلهی مسکن، مسئلهی شغل و از این مسائل- لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسئله توجّه کنند.
دیدار دانشجویان ۱۳۹۴/۰۴/۲۰
انگیزه براى ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملى؛ یعنى ازدواج باید تحقق پیدا بکند. اینکه خداى متعال میفرماید: اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه، این یک وعدهى الهى است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیهى وعدههاى الهى که به آن وعدهها اطمینان میکنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمیشود که وضع معیشتى افراد دچار تنگى و سختى بشود؛ یعنى از ناحیهى ازدواج کسى دچار سختى معیشت نمیشود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند. محیط دانشجویى محیط خوبى و مناسبى است براى زمینهسازى ازدواج. به نظر من بر روى مسئلهى ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیاى خانوادههایى که جوانها متعلق به آنها هستند، و مسئولان ذىربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج - که امروز متأسفانه بالا رفته؛ بخصوص در مورد دختران - ادامه پیدا بکند. بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید؛ این هم یک مسئله است که من تأکیدِ آن را لازم میدانم. البته در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیر و مؤمنى پیدا میشدند، واسطهگرى میکردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى میکردند، ازدواجها را راه مىانداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه بهوجود بیاید.
دیدار دانشجویان ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
انتهای پیام/
حجت الاسلام مهدي واعظ موسوي، استاد حوزه و دانشگاه در مصاحبهای خطاب به زوج هاي جوان گفت: زندگي هميشه شيرين نيست، حق را تحمل کنيد، اگر چه تلخ باشد.
وي افزود: خيلي از ما احساساتي زندگي مي کنيم در حالي که اگر عاقلانه زندگي کنيم، درگيري در زندگي وجود نخواهد داشت و عقل مانع زبان مي شود. ما از زماني که روشنفکر شديم، آمار طلاق افزايش يافت و علت آن زبان زدن زياد است.
حجت الاسلام واعظ موسوي، به روايتي از امام صادق(ع) اشاره و تصريح کرد: اين بسته آموزشي حضرت براي همه انسان ها کاربرد دارد و هر کسي که قصد تنظيم روابط با همسر خود دارد، اگر آن را اجرا کند، زندگي موفقي خواهد داشت.
اين استاد حوزه و دانشگاه، به وظايف مرد با توجه به اين روايت از امام صادق(ع) اشاره و اظهار کرد: با همسر خود موافقت داشته باشيد، و آن به اين معنا است که با همسر خود در هر آن چه خدا مي خواهد موافق باشيد.
وي با بيان اين که مرد بايد اقتدار داشته باشد، افزود: مرد بايد مردوار و زن نيز زن وار باشد و بشر به اين واقعيت رسيده است که زن و مرد بايد جايگاه خود را در خانواده پيدا کنند.
حجت الاسلام واعظ موسوي خطاب به اين زوج هاي دانشجو، گفت: به اين امر توجه داشته باشيد که همسر شما شبيه شما نيست و در دنيا تساوي نداريم بلکه تعادل است و تعادل از ميل کردن به وجود مي آيد، بنابراين به هم ايراد نگيريد و سعي نکنيد او را شبيه خود کنيد و هر کسي خودش باشد.
اين استاد حوزه و دانشگاه، به ديگر توصيه هاي امام صادق(ع) به مردان در زندگي اشاره و تصريح کرد: نسبت به همسر خود خوش اخلاق باشيد و براي اين که عصباني نشويد توقع خود را پايين بياوريد.
وي با بيان حديثي از امام رضا(ع) که مي فرمايند: «خودآرايي مرد از چيزهايي است که عفت خانم ها را زياد مي کند» خاطرنشان کرد: از خانم هاي خود دلبري کنيد، جهت اين امر امام صادق(ع) راهکاري را ارائه مي دهد، از جمله اين که ظاهر و قيافه خود را نيکو داشته باشيد و در مسائل اقتصادي به همسر خود سخت گيري نکنيد و وضعيت اقتصادي خود را از وي پنهان نکنيد.
حجت الاسلام واعظ موسوي، در ادامه به توصيه هاي امام صاق(ع) به خانم ها اشاره و اظهار کرد: خود را از هر گونه پليدي و زشتي حفظ کنيد و اطمينان همسر را نسبت به خود بالا ببريد، حريم شوهر خود را نگه داريد، هيچ کسي را با شوهر خود مقايسه کنيد و نسبت به هسر خود اظهار عشق داشته باشيد.
منبع خبر :
خبرگزاری رسا
انتهای پیام/