استاد جلیل معماریانی در همایش ستاد ازدواج دانشجویی که ویژه مجردین برگزار شد، درباره طرح ریزی ازدواج موفق گفت: برای پایه گذاری یک زندگی موفق لازم است پیش از هر اقدامی فرد دو نکته را برای خود روشن سازد.
وی افزود: نکته اول آنکه به مفهومی درست از زوجیت رسیده باشد و در ذهن خود « ما شدن» را جایگزین « من بودن» کرده باشد، چرا که بسیاری از خودخواهی ها، لجاجت ها و سهم خواهی های همسران در زندگی مشترک ناشی از عدم درک همین حقیقت است.
این کارشناس مسائل خانواده ادامه داد: نکته دوم که هر فرد بایستی قبل از ازدواج به آن رسیده باشد، موضوع مهم « خودآگاهی» به معنای شناخت نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدات، تعلقات، اهداف و ارزش ها است.
معماریانی اهمیت بلوغ در ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی ، اقتصادی و عاطفی را نیز یادآور شد و خاطرنشان کرد: افرادی که حد نسبی از بلوغ های ذکر شده را داشته باشند شایسته انتخاب برای آغاز زندگی مشترک هستند و قطعا پس از ازدواج رشد بیشتری در این حوزه ها خواهند داشت.
وی یادآور شد: توکل به خدا، عزت نفس و قناعت بهترین سرمایه هایی است که می تواند شکل گیری و بقای زندگی مشترک را تضمین کند.
مدیر مؤسسه کتاب پردازان در ادامه، موضوع واسطه گری در ازدواج جوانان را مطرح و با اشاره به آیه32 سوره مبارکه نور تاکید کرد: فرهنگ واسطه گری که امری سفارش شده در اسلام است بایستی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و بسترهای تقویت و گسترش آن در جامعه فراهم شود.
انتهای پیام/
دکتر حمید حبشی کارشناس مسائل خانواده در کارگاه «دانش خانواده و جمعیت» ستاد ازدواج دانشجویی به موضوع مدیریت روابط همسران به عنوان یک اصل در زیرمجموعهی دانش خانواده و جمعیت پرداخت و گفت: نگاه حاکم بر روابط همسران در طیف وسیعی از خانواده های امروز، تحت یک فرهنگ غالب و معیوب شکل گرفته که حس مالکیت نسبت به همسر و ضرورت تبعیت مطلق او را القاء می کند.
وی افزود: در چنین فرهنگی مرد یا زن تصور می کند که همسرش ملزم به اطاعتی بی چون و چرا از اوست و این امر را به عنوان یک اصل در تحقق آرامش زندگی مشترک تلقی می کند.
حبشی در توضیح آثار سوء این فرهنگ گفت: افرادی که نگرش مالکیتی نسبت به همسر خود دارند عموما کنترل و نظارت بیشتری بر رفتار او داشته و با این کار سبب میشوند تا حس اسارت در فرد پدید آمده و عزم او را در جهت تقابل با چنین رفتاری بر انگیزد.
وی افزود: در چنین شرایطی درگیری هایی بین همسران بوجود می آید که بنا بر شدت و ضعف آن و میزان ظرفیت درونی هر یک از طرفین، آسیب هایی را متوجه همسران و فرزندان آنان می کند.
حبشی در ادامه، به شکل صحیح مدیریت روابط همسران اشاره کرد و گفت: در مقابل حس مالکیت که افراد را نسبت به یکدیگر دلسرد و از هم دور می سازد، حس شیرین " ما شدن" وجود دارد که هر چند سخت و پرهزینه است اما تاثیری عمیق در استحکام بنیان های زندگی مشترک دارد و باعث همراهی و هماهنگی افراد خانواده با یکدیگر میگردد
وی افزود: همسرانی که از " من " بودن گذشته و « ما» شدن را باور کرده اند، نگاه مالکیتی نسبت به همسر و فرزندان خود ندارند و بلکه آن ها را امانتی می دانند که وظیفه فراهم ساختن زمینه های رشد و کمال آنان را برعهده دارند.
دکتر حبشی در ادامه گفت: مقدمات رسیدن به نگرش امانت داری در اصلاح نگرش به زندگی مشترک و درک مفهوم زوجیت، افزایش ظرفیت روانی و وسعت وجودی و ایجاد ارتباط میباشد.
انتهای پیام/
وقتی دو نفر در کنار هم قرار میگیرند و همسر میشوند، بعضی از وظایف وجود دارد که بین اینها مشترک است. مانند کشیدن بارهای خانواده، همکاریهای گوناگونی که در راه بردن خانواده مؤثر است. اینها باید با هم همکاری کنند. این کارها بین زن و مرد مشترک است. حداکثر این است که تقسیم کار شود. گاهی تقسیم کار هم نمیکنند امّا بهترش این است که تقسیم کار هم بشود. بخشی از کارها را زن انجام میدهد، بخشی از کارها را مرد انجام میدهد. مثل همهی همکاریهایی که وجود دارد؛ مثل همهی همسنگریها.
در محیط خانواده، زن و شوهر با هم همکاری کنند. اگر شوهر یک مشکلی یا مضیقهای دارد، زن با او بسازد، اگر زن داخل خانه یا در محیط کار یا هر جور که هست، دشواری دارد، شوهر باید به او کمک کند. خود را در سرنوشت همسر باید شریک بدانند، هر دوی آنها این را برای خاطر خدا انجام دهند.
همکاری و کمک گاهی به این نیست که وارد حجم کار یکدیگر بشوند، نه. بلکه یکدیگر را روحاً تدارک کنند. مردها معمولاً با مسائل مشکلتری در جامعه برخورد دارند، زنها میتوانند به آنها روحیّه بدهند. میتوانند خستگیِ آنها را از تنشان بیرون کنند. به آنها تبسّم کنند و به آنها دلخوشی دهند. اگر چنانچه خانمها هم کاری بیرون از خانه دارند، باز مرد به آنها کمک کند و او را تقویت نماید.
مراد از همکاری، همکاریِ روحی است. اینکه زن ضرورتهای مرد را درک کند، فشار اخلاقی روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای نکرده به راههای نادرست متوسّل بشود. او را به ایستادگی و مقاومت در میدانهای زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنانچه کار او مستلزم این است که یک مقداری به وضع خانوادگی مثلاً رسیدگی کافی نداشته باشد، این را به رُخ او نکشد، اینها مهم است. اینها وظیفههایی است از طرف زن، از طرف مرد هم وظیفه است که ضرورتهای زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد.
زمینه سازی برای موفقیت
پسر اگر میبیند دختر در راه انجام تکالیف اسلامیِ خودش، یک قدم خیری میخواهد بردارد، وسایل را برایش فراهم بکند و مانع تراشی نکند. بعضی دخترها هستند میخواهند فرض کنید ادامه تحصیل بدهند، درس دین بخوانند، با قرآن آشنا بشوند، کارهای خیر بکنند و در بعضی از امور خیریه شرکت داشته باشند. شوهرانشان گاهی نسبت به اینها بداخلاقی میکنند که ما حوصله این کارها را نداریم! ما زن گرفتهایم که زندگی کنیم. نمیگذارند این دختر به کار خیر برسد. به عکس بعضی از مردها میخواهند صدقات جاریه بدهند، میخواهند شرکت در مسائل گوناگون داشته باشند دختر مانع میشود.
شرط مهمِّ فعالیّت اجتماعی خانمها
بعضیها از ما میپرسند: شما موافقید زنها بروند کار کنند؟ ما میگوییم: البته، ما با بیکاری خانمها مخالفیم؛ زن اصلاً باید کار کند. البته کار دو جور است: یکی کارِ داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است؛ اگر کسی استعداد دارد در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است. منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این اشتغال ـ حتی در داخل خانه ـ به پیوند زن و شوهر لطمهای نزند. بعضی از خانمها هستند که خودشان را از صبح تا شب میکشند بعد که مرد به خانه میآید، حوصله یک لبخند زدن به او را هم ندارد. این هم بد است. کار خانه را باید کرد اما نه آنقدری که این کارخانه به انهدام خانواده منتهی بشود.
زن اگر خواست برود کار کند، این اشکالی ندارد، اسلام هم مانع نیست. امّا این وظیفهی او نیست. این بر او واجب و لازم نیست. چیزی که بر او واجب است، عبارتست از حفظ فضای حیاتی برای مجموع این خانواده.
تشویق یکدیگر در میدان مسابقهی خیرات
در همهی احوال و اوضاع رعایت همدیگر را بکنید، به هم کمک کنید، عون و بازوی همدیگر باشید، بخصوص در راه خدا و در راه انجام وظیفه. چه پسر در راه خداست، دختر به او کمک کند. چه دختر در راه انجام وظیفه و در راه خداست، پسر به او کمک کند. هر کدام مجاهدت میکنند، آن دیگری به او کمک کند.
اگر پسر در کارِ علم و در تلاش و مجاهدت در ارگانهای جمهوری اسلامی است، آن خانم با او همکاری کند که بتواند کارش را راحت انجام بدهد. مردها و پسرها به زنهایشان فرصت بدهند تا زنها هم بتوانند در این میدانهای مسابقهی معنویت وارد شوند. اگر میخواهند تحصیلِ علم کنند، بتوانند. اگر هم میخواهند در کارهای اجتماعی وارد شوند، بتوانند.
زن و شوهر کوشش کنند یکدیگر را به راه خدا هدایت کنند. یکدیگر را در راه مستقیم نگه دارند و حفظ کنند. این « تواصَوا بالحقِّ و تواصَوا بالصَّبرِ »را که خاصیّت مسلمانی است و مهمترین خصوصیت ایمان است، مدّنظر داشته باشند.
هر دو به یکدیگر نسبت به دیندار بودنشان و رعایت تقوی کمک کنند. یعنی مرد کمک کند که زنش بتواند دیندار باشد و رعایت تقوی را بکند. زن هم کمک کند که مرد بتواند دیندار باشد و بتواند پاکدامن بماند و بتواند با تقوی حرکت کند.
منظور از کمک فقط شستن ظرف و ... نیست، البته اینها هم کمک است ولی منظور بیشتر کمک روحی است. کمک معنوی و فکری است. در راه اسلام یکدیگر را ثابت قدم بدارند، همدیگر را توصیه به تقوی و صبر و توصیه به دینداری، توصیه به عفاف، توصیه به قناعت، توصیه به ساده زیستی و ... کنند. با هم همکاری کنند تا بتوانند ان شاء الله به بهترین وجهی بگذرانند.
کمک واقعی به دیگری، این است که دو نفر غمها را از دل هم برطرف کنند. هر کسی در دورهی زندگیش گرفتاری پیدا میکند، غمی پیدا میکند، ابهامی پیدا میکند، تردیدی پیدا میکند. هر کدام از دو نفر، در چنین موقعیتی باید به کمک همسرش بشتابد و به او کمک کند. غم را از دل او بردارد، او را راهنمایی کند. اشتباه او را برطرف کند. اگر میبیند خطایی دارد از او سر میزند جلوی او را بگیرد.
وظایف داخل خانهی زنان، نه اهمیّتش کمتر از وظایف بیرونی است و نه اینکه زحمتش کمتر است. شاید زحمتش بیشتر هم باشد. او هم برای اینکه این محیط را اداره کند، به تلاش و کوشش احتیاج دارد. چون مدیر داخل خانه زنان هستند. آن کسی که اداره میکند، کدبانو، یعنی آن کسی که محیط خانواده تحت اشراف اوست. تحت نظارت و تدبیر و مدیریت اوست. خیلی کار پر زحمتی است. خیلی کار ظریفی است. فقط هم ظرافتِ زنانه از عهدهی انجام این کار بر میآید. هیچ مردی امکان ندارد بتواند این ظرافتها را رعایت کند.
زن توی خانه بیکار نیست. یک عدّهای خیال میکنند زن در خانه بیکار است. نخیر، زن توی خانه، بیشترین و سختترین و ظریفترین کارها را انجام میدهد.
برخی فکر میکنند اگر زنی مثلاً کارش عبارت شد از همان کارِ خانه، این اهانت به زن است؛ نه! هیچ اهانت نیست. بلکه مهمترین کار برای زن این است که زندگی را سرِ پا نگهدارد.
بعضی از کارهای خانه خیلی سخت است. بچّهداری از آن کارهای سخت است. شما هر کاری را در نظر بگیرید که خیلی دشوار باشد، در مقابلِ بچه داری در واقع آسان است. بچه داری هنرِ خیلی بزرگی است. مردها یک روز هم نمیتوانند این کار را انجام دهند. زنها با دقّت، با حوصله و با ظرافت این کارِ بزرگ را انجام میدهند. خدای متعال، در غریزهی آنها این توان را قرار داده است. ولی همین بچه داری کار سختی است که انسان را فرسوده میکند و واقعاً از پا میاندازد.
جوانانی که مشغول کاری در راه خدا هستند، با گرفتن همسر، با ازدواج، نباید کارشان را متوقف کنند.
ما به مردها همیشه سفارش میکنیم وقتی کار دارند، اشتغال دارند، از خانه و زندگی قهر نکنند. بعضیها صبح اول وقت میروند بیرون تا ساعت 10 شب.
نه! ما معمولاً به کسانی که برایشان ممکن است سفارش میکنیم حتی ظهرها را بروند با زن و بچهشان باشند. در محیطِ خانوادگی، غذایشان را بخورند، یک ساعتی با هم باشند، بعد بیایند دنبال کارشان، باز حتماً در زمان مناسب، اول شب بروند بچهها را ببینند، ملاقات خانوادگیِ حقیقی داشته باشند.
زن قویتر از مرد است!
این آقایان که میبینید ماشاء الله یال و کوپالی دارند، اینها همهاش ظاهر است، جسم قوی است، امّا از لحاظ پیچیدگیِ ذهنی و در زمینههای احساسی و عاطفی، زن قویتر از مرد است، قدرت تحمّلش زیاد است، راهها را بلد است ... طبیعت زن این است. اغلبِ زنها، البته ممکن است بعضی از زنها هم این طور نباشند؛ غرض اینکه خانمها بهتر میتوانند در این مصافِ دوستانه بر عواملِ سردی، فایق بیایند. با یک مقدار خوش اخلاقی کردن، با ابرازهایی که هست این کار بکنند. مرد را بکشانند به آن جایی که باید قرار بگیرد، تا ان شاء الله زندگی شیرینتر شود.
به حضرت زهراسلام الله علیها بنگرید
این وضع زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها است از لحاظ سادگی مراسم ازدواج و بعد هم زندگی آن بزرگوار، آن زندگی فقیرانه و زاهدانه، آن اتاق آن چنانی، آن فرشی که لابد همه شما شنیدهاید. کار توی خانه، در مقابل تلاشهای فراوان و صبر بر شوهری مثل حضرت امیر المؤمنین علیه السلام که در تمام مدت زندگیشان، حضرت مشغول کار و فعالیت بودند. یعنی هر چه جنگ بود، علی بن ابیطالب علیه السلام جلوتر از همه بود. هر چه کار مهم بود اوّل از همه علی بن ابیطالب علیه السلام جلودار بود. حدود 10 سال هم با یکدیگر زندگی کردند. توجّه میکنید؟ در ظرف این 10 سال شما ببینید که این شوهرِ جوان چقدر توانسته به زن و بچهاش، به معنای بشری و معمولی برسد؟ بر یک چنین زندگی، صبر کردن، بر آن فقر و سختی صبر کردن، آن جهاد بزرگ را انجام دادن و آنچنان فرزندانی تربیت کردن و آن فداکاریهای عظیمی که حضرت زهرا سلام الله علیها انجام دادند و شما هم مقداری از آنها را شنیدهاید، همگی الگوست.
حالا، دختران ما باید فاطمه زهرا سلام الله علیها را الگو قرار دهند، پسرهای ما هم باید حضرت زهرا سلام الله علیها و امیر المؤمنین علیه السلام را الگو قرار دهند.
انتهای پیام/
جلیل معماریانی کارشناس حوزهی خانواده، در در همایش ویژه مجردین ستاد ازدواج دانشجویی بر اهمیت حصول شناخت در فرایند ارتباط گیری تاکید کرد و گفت: احساس ما نسبت به دیگران نشأت گرفته از شناختی است که از آنان داریم و به پشتوانه این شناخت میتوانیم افراد را برای ارتباط انتخاب کنیم.
وی افزود: بر خلاف این تصور که « ارتباط» پیش شرط « شناخت» در ازدواج است، لازم است ابتدا به دنبال شناخت باشیم، چرا که پس از برقراری ارتباط، وابستگی های عاطفی و روانی ایجاد می شود که مانع از رسیدن به شناخت شده و نتیجه آن پایه ریزی زندگی مشترک بر مبنای احساساتی خواهد بود که در دراز مدت دستخوش تغییر شده و حتی به تنفر تبدیل می شود.
معماریانی در همین خصوص اضافه کرد: درگیری های عاطفی و وابستگی های روانی که امروزه با عنوان "عشق" مطرح می شود، حاکی از کمبودها و خلإ های روانی افراد است که همچون براده های آهن، قطب نمای عشق( واقعی) را به جهتی نادرست منحرف کرده و نه تنها خلأ ها و کمبودهای روانی را جبران نمیکند، بلکه سبب آسیب های روحی عمیق، بویژه در دختران خواهد شد.
استاد دانشگاه امام رضا( ع) در ادامه، ضرورت تعیین ملاک های ازدواج و اولویت بندی آنها را یادآور شد و گفت: به هر میزان شناخت فرد از ویژگی های خودش، جامع تر بوده و و از مهارت خودآگاهی بیشتری برخوردار باشد، مشخص کردن این ملاک ها نیز با دقت بیشتری صورت می پذیرد.
مدیر عامل موسسه فرهنگی کتاب پردازان همچنین، با اشاره به نقش ازدواج در ارتقای ظرفیت های وجودی افراد، مصداق های این امر را تحت عناوینی همچون: افزایش مسئولیت پذیری، قانونمندی، تعهد گرایی و نظم پذیری بیان کرد.
معماریانی، به موضوع بلوغ افراد در هنگامهی ازدواج نیز اشاره کرد و گفت: بلوغ تنها به معنای رسش جسمی نیست و شامل موضوعات دیگری همچون بُعد روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد نیز می شود.به عنوان مثال در بحث بلوغ اقتصادی، فرد باید آمادگی و توانایی بالقوه ( و اصطلاحاً جوهر کار) را برای ورود به عرصهی شغلی داشته باشد؛ هر چند یافتن کار مناسب و متناسب با توانمندی های او مدت ها به طول انجامد.
وی در پایان به موضوع ساختار شکنی و نقض برخی حریم ها در حوزه ازدواج اشاره و تاکید کرد: تغییر دادن مسیر انتخاب همسر، از شیوه های سنتی ( خواستگاری) به شیوه های اصطلاحاً مدرن ( روابط دوستانه قبل از ازدواج) ، نه تنها کمکی به شناخت بهتر افراد از یکدیگر نمیکند بلکه افراد را دچار وسواس و تردید در رابطه با صحت و درستی انتخابشان خواهد کرد.
معماریانی اضافه کرد: برخلاف تصور بسیاری از افراد که خواستگاری سنّتی را سبب کسر شأن دختران میدانند، این روش در صورتی که درست اجرا شود و طرفین فرصت کافی برای گفتگو و شناخت یکدیگر داشته باشند روش بهتری برای ازدواج خواهد بود.
انتهای پیام/